جزوه دوره جامع درمان وسواس جلسات 19 تا 22
جزوه مربوط به دوره:دوره جامع درمان وسواس
کد دوره:224/2001
نام استاد:هادی میراسدی
جلسات جزوه:جلسات 19 تا 22
نگارنده جزوه:شکیبا آذرافروزان
رمز دسترسی به فایل:school.ravanboneh.com
درباره جزوه:
جلسه 19
مای روانشناس پول میگیریم که حرف نزنیم ،این وحشتناک کار سختیه! ما باید فضای امنی داشته باشیم که بتونیم حرف بزنیم..
جلسه 20
اکت اوت
فرض کنید یه گروه چهار نفره هستند که میخوان یه پروژه رو تا دو روز آینده تحویل بدهند. ما فردی رو در نظر میگیریم که اختلال شخصیت وسواس داره... دو روز مونده به تحویل به یکی از اعضای گروه گیر میده که تو چرا شلی؟ تو چرا نشستی؟ و اعصابش خورد میشه و پرخاش میکنه یا قهر میکنه و... نشستن اون آدم یک رفتار هست.ممکنه اون فرد خسته شده نشسته یا مثلا حوصلش سر رفته یا کارشو انجام داده یا ناامیده و...چیزی که در شخصیت وسواس اتفاق میفته :من آدم سازمان یافته ایم ، میل شدید به کنترل دارم ،دوست دارم پیش بینی کنم ،فکر میکنم از برنامه فکر میکنم عقبیم ، فاجعه سازی میکنم ،ذهنم بهم میریزه.... اینا برای من هست.... منتها از دسترس من خارج هست بهش اشرافی ندارم...با دیدن یک مسئله در دنیای بیرون که همون آروم نشستن همکارم هست، علت بهم ریختگی و حال بدم میشه نشستن اون آدم! اینجا چندتا چیز اتفاق میفته یک اسپلیتینگ شدید.... یعنی تمام حالت های ممکن که نشستن اون معنا پیدا میکنه من یه تیکه اشو میکنم.... من قادر به دیدن همه ی اون مجموعه(خسته اس،ناامیده،کارشو کرده) نیستم پس یه تیکه اشو میکنم که نشستنش به دلیل بی اهمیت بودن پروژه هست.... حالا فرافکنی من شروع میشه... علت حال بدم رو بیرون از خودم میدونم... گام بعدی اکت اوت میکنم....متناسب با اون سرزنش میکنم... اه تو اصلا برات مهم نیست ،2 روز دیگه پروژه باید تحویل بدیم! که حالا ممکنه دعوا کنم، خشم مستقیم نشون بدم ،ممکنه غیر مستقیم نشون بدم ،قهر کنم ، برم به بالا دستی بگم یا هرچیز دیگه ای... سایر موضوعات رو باید در خودم سرکوب کنم... 100 حالت ممکن بود 99 حالتشو باید سرکوب کنم...که به یکیش بچسبم... اگر این آدم دو روز پیش تا ساعت 10 مونده، در حالی که بقیه ساعت 8 رفتیم نباید یادم بیاد... اگر رفته بیرون ناهار گرفته، برای من نوشابه مورد علاقمو گرفته ، نباید یادم بیاد...هیستوری سیتی یا تاریخ مندی اون آدم باید دستخوش تغییر بشه... پکش رو کلا بزنم نابود کنم... اگر علاقه ای بوده ،تلاشی بوده و... همه رو باید بزنم از بین ببرم! من یه حال بدی داشتم عامل حال بدم رو بیرون میدونم، با گشتن در دنیای بیرون موضوعی پیدا میکنم که بتونم بچسبونم به حال درونیم...(اکسترنالایز) و هیستوری سیتی مختل میشه و اکت اوت میکنم که تبعات دیگه ای میتونه داشته باشه.... این زنجیره بهم پیوسته که به نظر ساده میاد اگر اغراق نکنم بیش از 90 درصد بچه هایی که کار درمان میکنن مخصوصا اوایل کارشون نمیبینن اینو!