جزوه مداخله شناختی رفتاری در سوگ
جزوه مریوط به دوره:مداخله شناختی رفتاری در سوگ
کد دوره:224/2010
نام استاد:الناز حاجتی
جلسات جزوه:کل جلسات
نگارنده جزوه:شکیبا آذرافروزان
رمز دسترسی به فایل:school.ravanboneh.com
درباره جزوه:
جلسه اول :
سوگ فقط از دست دادن یک فرد نیست ، مثلا عید نوروز میشه... این نوروز یاد آور اتفاقات و آرزوهایی است که ما با اون فرد میخواستیم داشته باشیم. کارهایی که در نوروز با اون فرد میخواستیم انجام بدیم و سوگواری برای اون پلن هایی است که میخواستیم توی نوروز با اون فرد داشته باشیم.منظور از سوگ صرفا این نیست که کسی فوت کرده باشه ،ممکنه طلاق باشه ،تموم شدن یک رابطه ی عاطفی حتی همجنس باشه ، سوگ حتما از دست دادن یک ابژه انسانی نیست، مثلا از دست دادن شغلی که دوست داشتم ،حیوان خانگی که از دست دادم ، همه ی این ها سوگ حساب میشود.در واقع سوگ یعنی هر از دست دادن معنا دار و مهم!این از دست دادن میتونه قابل برگشت یا غیر قابل برگشت باشد . مثلا رابطه ای که کات شده و بعد 3 سال دوباره بهم برمیگردن...سوگ از دست دادن یک فرد و یک موقعیت نیست.. از دست دادن یک پکیج است.هیچکس با انتظار طلاق ازدواج نمیکند! وقتی فرد ازدواج میکند تصور میکند همراهی دارد که با او قرار لذت ببرد. ده تا موقعیت بهش فکر میکنه که میخواد توی اون موقعیت ها باهاش لذت ببره... میگه میخوام پیشرفت کنم باهاش ،باز ده طبقه باز میشه که پیشرفت توی چه زمینه هایی...و....وقتی اون آدم رو از دست میدم اون طومار رو از دست میدم. تمام اون لذت ها ، پیشرفت ها ، تصورات....وقتی اینطوری به موضوع سوگ نگاه کنیم عمق سوگ را متوجه میشیم...سوگ در سال های اول اوج میگیره... مثلا بعد از طلاق اولین تولد فرزندش ،سوگوار تولدی هست که میخواست با همسرش برای بچه اش بگیره... برای این اولین ها سوگواری میکنه!کنار اومدن با سوگ خیلی کار سختی نیست... همه ی مردم درست، غلط، کارآمد و... با سوگ کنار میان ،اون بازیابی بعد از سوگ هست کار سختیه...سوگ و بازیابی بعدش مثل مثال کوهنوردیه همه در کوهنوردی به اون نوک قله نمیرسن ک !شما وقتی دوچرخه سوار باشید ،یا مثلا دونده باشین... ترس خیلی زیادی ندارین... نهایتش یه جا خسته میشین دور میزنید.... خطر خیلی خاصی تهدیدتون نمیکنه.. خیلی ناامید نمیشین ...اما کوهنوردی کار بسیار سخت و چالش برانگیزه... ممکنه یکی یه جا از دره های یخچالی زیر پاش بترسه ،یه جا خسته بشن ،پیش خودم بگه اصلا میتونم قله رو فتح کنم؟اما وقتی به اون قله برسن حس و تجربه ی خیلی شیرینی رو تجربه میکنند.